نظر دوستان مختلف و اعضای سایت درباره این موضوع مهم !!!
meysam: برای درک بهتر این موضوع به این مثال توجه کنید. شما یک انسان را در نظر بگیرید. این انسان نیازمند به اسکلت، گوشت، مو، ناخن و .... میباشد. بخشی که مربوط به اسکلت انسان است به طور مستقیم میتوان به مهندس عمران ارتباط داد و بخش ظاهری آن نظیر پوست و مو را به مهندس معمار
در ساختمانسازی تصمیمگیری در زمینه اسکلت سازه نظیر تیرها ستونها بادبندها پی و ... بر عهده مهندس عمران است و تصمیم گیری در زمینه نمای ساختمان پلانهای طبقات، دکوراسیون داخلی و .... بر عهده مهندس معمار است. البته در کل یک تعامل هم باید بین این دو وجود داشته باشد تا خواسته های دو طرف با هم تناقض پیش نیاورد
sara:به نظر من نمی توان رشته ای که زیر مجموعه دانشکده هنر را مهندسی نامید.
و اگر دوستان قدیمی تر یادشان باشد تا قبل از سال 82 در هیچکدام از دفترچه های کنکور (آزاد و سراسری)مانند دیگر رشته های مهندسی عبارت مهندسی معماری درج نمی شد و فقط در قسمت عنوان رشته ها کلمه معماری درج می شده است.و این دوستان(معمار) از عنوان جعلی مهندس برای خود استفاده میکردند.
وبعد از آن هم سازمان سنجس لطف نمود .و نام (توجه کنید) نام این رشته رابه مهندسی معماری تغییر داد.
رشته ای که هیچ میانه ای با علم و منطق ندارد و فقط تخیلات و تصورات است.را چگونه میتوان مهندسی نام نهاد؟؟؟؟؟؟؟
جالب تر اینکه فقط در ایران ما عنوان مهندسی قبل از رشته معماری قرار می گیرد.
وچنین چیزی در نظام آموزشی افغانستان هم به چشم نمی خورد.
از همه مهمتر اینکه دوستان معمار مدام به پای مهندسین عمران می پیچند و ادعای فضل می کنند. غافل از اینکه رشته عمران به حدی گسترده است که ساختمان و سازه پیش پا افتاده ترین مقولات این رشته به حساب می آیند.گرایشات و شاخه های این رشته را به خاطر آورید(زلزله / سد سازی /پل سازی / راه و باند وفرودگاه / شبکه های آب و فاضلاب / مهندسی رودخانه / راه آهن / مهندسی بندر / حمل ونقل / ترافیک /محیط زیست و.....
و شاید بتوان با کمی ارفاق معماری را نیز جزو مقولات مهندسی عمران قرار داد...
hamid :در زمان هاي نچندان دور تمامي ساختمان هاي اعم از كوچك و بزرگ با استفاده از يكنوع مصالح و يك روش ساخت توليد مي شدند در اين ساختمان ها بر حسب سنتي كه از پيشيانيان به ارث رسيده بود ضرايب اطمينان خيليل خيلي بالايي در نظر گرفته ميشد و از اينرو اين ساختمان ها معمولا سطوح اشغال وسيع وعمرهاي طولاني داشتند مصالح به كار رفته شده در ساخت اين بنا ها از نوعي بودند كه بدون داشتن يك تخصص ويژه هر كس روش كار با آن را مي دانست و كنترل كار منحصر به شاقول و تراز اجزاء مختلف ساختمان بود . در آن زمان كه مهندس عمران نبود معماران آن دوران با چنين راهكار هايي بنا هاي به اصطلاع ARCHITECTURE مي ساختند ولي يك روز در ساعت 200000 يك آقايي به نام مهندس عمران آمد و به به جناب استاد معمار گفت آقاي معمار ديگر چقدر مي خواهي به كاه گل ساختمان احداث كني ، يكم مهندسي كار كن من تمام علم جديدي به نام سازه درام مي توانم بجاي اينكه اين قوس رو كه به ضخامت N و به دهانه L مي زني من كاري كنم به ضخامت N/50 و به دهانه 100L بزنم بجاي استفاده از كاه و گل از بتن و فولاد استفاده كن .
الان آقايي كه مياد ميگه مهندسم بدونه اگر اسمشم مهندسه در سايه مهندس عمرانه كه مهندس شده مگر نه همون استاد معمار بود
و استاد دانشگاهي كه مياد در گوش دانشجوي عمران مي خونه كه معاري ساختمان از سازه اون با اهميت تره بدونه لاگر علم سازه نبود اون برج هاي صد طبقه اي كه مي بينيد به عنوان آثار برتر معماري نام برده مي شن نبود . آقايان كه مي شين و طرح معماري يه برج فلان طبقه رو ميدن مي دان كه مهندس سازه اين برج بعد از طراحي معماري برج چه زحمتي خواهند كشيد تا سازه برج رو طراحي كنند (مثل ما نيستن كه خودشون رو به اون راه بزنن كه فقط معماري ) اگر مهندس عمران نبود طرح هاشون روي كاغذ مي موند مثل (مثل طرح هاي داوينچي كه روي كاغذ موند)
الانم اون پل ها و ساختمان هاي كه معماران قديم ساخته و در حال تخريبه الان مهندس عمرانه كه ميايد به روش هاي مختلف (اجراي محدود ) اناليز و مقاومش مي كنه
من در قبلا هم گفتم كارها بايد تخصصي بشه . دوستمون هم فرمودن هيچ جاي دنيا معماري رو جزو مهندسي ديگه نمي گن اگر كانال discovery رو ديده باشيد بعضا برنامه ها شو شبكه چهار با عنوان چهار سوي علم نشون ميده در مورد ساختمان ها برج هاي بزرگ وقتيطراح معمار حرف ميزنه زير اسمش مي نويسن Architect ولي وقتي مهندس سازه حرف مي زنه زير اسمش مي نويسه structure engineer و مهندس عمراني كه طراحي معماري مي كنه همه مي دوننن علتشو
Ali: معماری یک هنر است . و جزو تخصصی هنر حساب می شود .
هنر جاش درآتلیه و موزه هست
ولی عمران یک علم است .
آنهم یک علم سنگین که ریاضیات محض را به ریاضیات کاربردی و تخصصی تبدیل می کند .
یک ساختمانی که با یک طرح معمولی و بدون حضور معمار در برابر زلزله محاسبه می شود تا میزان 90 درصد قادر به حفظ جان استفاده کنندگان خود هست .
اما یک ساختمان با یک طرح عالی ولی بدون حضور محاسبه مهندسی به هیچ وجه قادر به حفظ جان استفاده کنندگان خود نیست .
میشه ساختمانی ساخت که ساده باشه ولی ایمن .
ولی نمی شه ساختمانی ساخت که شیک باشه ولی غیر ایمن .
هر چی که باشه ایمنی و حفظ جان انسانها خیلی مهمتر از حفظ ظاهر است .
از قدیم هم گفتند که خانه به معنی سر پناه هست و باید مردم و ساکنانش را در برابر عموامل طبیعی محافظت کنه . حالا اگر شیک باشه که بهتر .
فکر کنم قیاس علم و هنر صحیح نیست . و نباید با هم مقایسه بشند .
و فکر کنم که اگر هنر به کار علم بیاد اونو مطلوبتر ودلنشینتر می کنه .
خصوصا علم عمران که رشته مادر هست و تمام شاخه های اون هم کاملا علمی تخصصی هستند . اگر مهندس عمران نباشه یک معمار فقط و فقط یک نقاش خوبه و بس . معمار یه زیبایی یک ساختمان کمک می کنه نه به ساخت ایمن و مقاوم در برابر نیروها مختلفی که یک ساختمان در طول مدت بهره برداری باید تحمل کنه .
mohsen : به نظر من همون طور که مهندسان دیگه هم گفتند عمران یک رشته خیلی گسترده است و معماری شاید بتونه یک زیر مجموعه کوچک عمران به حساب بیاد. اگر چه معمارای امروزی خودشون رو دست بالا می گیرن . جالبه که الان تو بازار کار بعضی از معمارا حتی نمی دونن فرق بین تیر و ستون رو نمی دونن و سازه هایی رو طراحی میکنند که به قول استادمون هیچ بشری نمی تونه اونا رو اجرا کنه .
چون به قول معروف دید مهندسی واسه اجرای سازه رو ندارن.
به هر حال من نظرم اینه که معماری خوبه به شرطی که توی حیطه خودشون فعالیت داشته باشند.
نتیجه گیری اخلاقی بحث :
هیچ وقت ما نمیتونیم دو تا چیز غیر همجنس رو باهم مقایسه کنیم و این سوال که عمران بهتر است یا معماری یه سوال کاملا اشتباهیه چون عمران و معماری از یک جنس نیستند که بشه باهم مقایسشون کرد . مهندسی عمران رشته ای از رشته های فنی مهندسی و معماری در مجموعه هنر قرار داره که به قول معمارها این دو تا تو یه اشل نمیگنجند .
تنها وجه مشترک این دو رشته در اینه که هر دو با ساختمون سر وکار دارند و این در حالیه که ساختمان سازی یه بخش کوچکی از مهندسی عمران محسوب میشه . ولی تمام کار های معماری نتیجه اش در ساختمونه .
تهییه نقشه های معماری ساختمان رو هم که معمارها وظیفه خودشون میدونن بدون درک درست از سازه به اندازه نقاشی کودکانه هم ارزش نداره . من نقشه هایی ( نقاشی هایی ) که دانشجویان معماری برای پروژه پایان ترم خود تهیه میکنند رو دیدم که در نقشه ها خبری از ستون نیست !!!
حالا خودتون قضاوت کنید که تهیه یک پلان ساختمان بدون مشخص کردن محل قرار گیری ستون ها چقد میتونه به صنعت ساختمان سازی کمک کنه ! و این که وسط هال خونتون یه ستون 50 در 50 سبز میشه ، همش از ضعف معمار هامونه که نمیتونن با در نظر گرفتن سازه و پارکینگ و پلان طبقات محل ستون ها رو تعیین کنند .
و این که گفته میشه " معماری یک زیر مجموعه کوچک از مهندسی عمران به حساب میاد " در تهییه نقشه های معماری درسته . و همون طوری که یکی از دوستان در بالا گفته در هر جای دنیا طراحی معماری ساختمان رو مهندسی عمران انجام میدن . البته یه سری اصول ساده معماری هم هست که باید در تهیه نقشه های معماری رعایت بشه که در 2 تا درس 2 واحدی معماری برا مهندسین عمران توجیه میشه .
ولی در بحث نمای ساختمان و شاید بهتر باشه بگیم حجم ساختمان ، این مسئولیت به عهده آرشیتک های عزیز هست که در طراحی ظاهر ساختمان کار میکنند .و در این موضوع مهندسین عمران ( با این که بلد هستن!!! ) کنار وایستادن.
حالا معماری ها طرحشون الهام گرفته از فلان چیز هست یا تلفیقی از معماری سنتی و مدرنه ! و این جور حرفا ... که فکر نکنم این مسائل هم فعلا در ایران خریدار داشته باشه .
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: